دانلود رمان هتل شیراز|پریسا(طوفان خاموش) کاربر انجمن نودهشتیا

معرفی رمان های انجمن بزرگ نویسندگی نودهشتیا

دانلود رمان هتل شیراز|پریسا(طوفان خاموش) کاربر انجمن نودهشتیا


خلاصه: اِلین دختری مغرور و لوس و پول‌پرست که خواهان به دست آوردنِ مالکیت هتل‌ شیراز هست و برای به دست آوردنش دست به هر کاری می‌زنه، یه شب به دلایلی میره تا خودکشی کنه ولی از بالای دره میفته روی سر یه مرد مغرور و جدی. الین که فکر می‌کنه با یه مرد فقیر و هیچی ندار طرفه، به شدت اون مرد رو تحقیر می‌کنه. اما اِلین نمیدونه که اون مرد، “پویان کیهانی” مالک هتل بزرگ شیرازه!
پیشنهاد ما
 
برشی از رمان:
بی‌توجه به حرفم به سمت مخالفِ من رفت!
انگار اصلا براش مهم نبود که بخواد بهم ثابت کنه که آدم دانیال نیست!
هیچ وقت اینقدر احساس حقارت بهم دست نداده بود… اصلا نمیتونستم این بی توجهی رو قبول کنم.
دستام از حرص مشت شد و با عصبانیت به طرفش رفتم و دست مشت شده‌ام رو به شونه‌اش کوبیدم.
_ تو بیجا کردی نذاشتی من خودکشی کنم! اگه راست میگی پس اینجا چیکار میکردی؟!
بالأخره کاسه‌ی صبرش لبریز شد و ناگهانی به طرفم برگشت.
با دیدن چشمای خونبارش ناخودآگاه قدمی به عقب رفتم که باعث شد زودتر به سمتم بیاد و محکم مچ دستم رو بگیره و بکشه. جوری که سکندری خوردم و به زور خودم رو نگه داشتم تا پهن زمین نشم.
با صدایی که از بین دندون های کلید شدش بیرون میومد گفت:
_ اگه من مانع خودکشی تو شدم، عیبی نداره… خودمم درستش میکنم!
به دنبال این حرفش محکم تر مچ دستم رو فشار داد و من رو به دنبال خودش کشید…
دوست داشتم از درد جیغ بزنم تا حالا هیچ کس جرأت نکرده بود اینطور با من رفتار کنه. اما الآن این پسره روانی داشت دستم رو می‌شکست. درحالی که به دنبالش کشیده میشدم و در اون حالت سعی داشتم مچم رو از دستش بیرون بکشم. با صدایی که در اثر جیغ هایی که کشیده بودم خدشه دار شده بود نالیدم:
_ ولم کن عوضی! دستم شکست.
بی‌توجه به تقلاهای من، از صخره بالا رفت و به زور منم به دنبال خودش بالا کشید. بالای صخره که رسیدیم به نفس نفس افتاده بودم. فشار دستش دور مچم رو کم کرد. فورا دستم رو از دستش بیرون کشیدم و بهش توپیدم:
_ روانی این کارت یعنی چی؟ چرا منو تا اینجا کشوندی؟
پوزخندی زد و یا تای ابروش رو بالا برد و به طرفم اومد. با چشمای گشاد شده نگاهش کردم توی یه حرکت ناگهانی هولم داد به طرف پرتگاه! جیغی زدم و به زور تونستم تعادلم رو حفظ کنم و نیوفتم پایین.
با همون صدای سردش و ابروهای درهم تنیده‌اش و سری که کج کرده بود و با تمسخر نگاهم می‌کرد گفت:
_ دیگه من مزاحمت نمیشم…بفرما خودکشی کن!
دانلود رمان هتل شیراز
۰ ۰

مکالمه و لغات کاربردی انگلیسی هنگام ورود و پذیرش هتل

در ادامه مکالمه ای معمولی بین پذیرش هتل در هتل گراند وودوارد و یک میهمان را میخوانیم. در ادامه مکالمه ای معمولی برای اموراتی مثل رزرو کردن، تحویل مدارک و تحویل اتاق را خواهید خواند. آموزش مکالمه هتل

رزرو کردن

Receptionist: Good morning. Welcome to the Grand Woodward Hotel.

پذیرش: صبخ بخیر. به هتل گراند وودوارد خوش آمدید. بهترین کپشن های انگلیسی اینستاگرام

Client: Hi, good morning. I’d like to make a reservation for the third weekend in September. Do you have any vacancies?

مشتری: سلام صبح بخیر. میخوامبرای هفته سوم سپتامبر رزرو کنم. جای خالی دارین؟ آموزش زبان به کودکان همراه با بازی و سرگرمی

R: Yes sir, we have several rooms available for that particular weekend. And what is the exact date of your arrival?

پ: برای آن آخر هفته چندین اتاق داریم. و تاریخ دقیق ورود شما چه روزیه؟

C: The 24th.

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در رویا بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.